به یاد موعود

  • خانه 
  • ورود 
  • تماس  

از براي خدا؟ يا براي خدا؟

31 اردیبهشت 1391 توسط سلیمی

در میان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند:« فلان جا درختی است و قومی آن را می پرستند» عابد خشمگین شد، برخاست و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را برکند. ابلیس به صورت پیری ظاهرالصلاح، بر مسیر او مجسم شد، و گفت:« ای عابد، برگرد و به عبادت خود مشغول باش!» عابد گفت:« نه، بریدن درخت اولویت دارد» مشاجره بالا گرفت و درگیر شدند.

عابد بر ابلیس غالب آمد و وی را بر زمین کوفت و بر سینه اش نشست. ابلیس در این میان گفت: «دست بدار تا سخنی بگویم، تو که پیامبر نیستی و خدا بر این کار تو را مامور ننموده است، به خانه برگرد، تا هر روز دو دینار زیر بالش تو نهم؛ با یکی معاش کن و دیگری را انفاق نما و این بهتر و صوابتر از کندن آن درخت است»؛ عابد با خود گفت :« راست می گوید، یکی از آن به صدقه دهم و آن دیگر هم به معاش صرف کنم» و برگشت.

بامداد دیگر روز، دو دینار دید و بر گرفت. روز دوم دو دینار دید و برگرفت. روز سوم هیچ نبود. خشمگین شد و تبر برگرفت. باز در همان نقطه، ابلیس پیش آمد و گفت: «کجا؟» عابد گفت:«تا آن درخت برکنم»؛ گفت«دروغ است، به خدا هرگز نتوانی کند» در جنگ آمدند. ابلیس عابد را بیفکند چون گنجشکی در دست! عابد گفت: « دست بدار تا برگردم. اما بگو چرا بار اول بر تو پیروز آمدم و اینک، در چنگ تو حقیر شدم؟»

ابلیس گفت:« آن وقت تو برای خدا خشمگین بودی و خدا مرا مسخر تو کرد، که هرکس کار برای خدا کند، مرا بر او غلبه نباشد؛ ولی این بار برای دنیا و دینار خشمگین شدی، پس مغلوب من گشتی»
 1 نظر

يه ليوان شير داغ براي خدا

31 اردیبهشت 1391 توسط سلیمی

توي زندگي هميشه فكر كن پيش خدايي

خدا بهت گفته بنده من برو برام يه ليوان پر شير داغ بيار وقتي آوردي خستگيم در اومد هرچي بخواي بهت ميدم.

- توميري تا بياري –

شير رو به سختي تهيه ميكني.

گرمش ميكني.

توي يه ليوان خوشگل مي ريزي آخه داري واسه خدات ميبري،.

ليوانو دستت می گيري شروع مي كني به رفتن پيش خدا.

توي راه از شدت داغي ليوان مجبور ميشي هي ازين دست به اون دست كني.

از مشكلات جلوي پات كه باعث ميشه تو حواست پرت بشه و ليوان داغ يا بريزه يا دستت بسوزه بايد بي توجه باشي.

بايد به خدا فكر كني كه قراره بهت پاداش بهتر ازين دستات بده.

شايد بتوني بخاطر سوختن دستات ازخدا دستايي بخواي كه هيچوقت نسوزه.
شايد بخواي بهت ثروت بده بجاي دست.
شايد بخواي بهت صبر بده بجاي ثروت.
شايد بخواي بهت زيباترينها رو بده .
شايد و شايد وشايد . . . ،


اما الان فكرت برگشته سمت ليوان كه نكنه بريزه يا دستت بسوزه. خوب به ليوان نگاه مي كني ليوان تاسر پر شيره آخ جون پس خودم كه اينقدر خسته شدم چي!

بزار يكم بخورم خستگيم در بره! خدا خودش كريمه مي بخشه ليوان پر نيست! آره ، ميخورم! همينكه ليوانو ميبري سمته دهنت يادت مي افته ميتوني وقتي رسيدي بخواي خدا خستگيتو از وجودت دفع كنه كه هيچوقت خسته نشي. ليوانو دوباره دستت مي گيري بدون اينكه ذره اي ازش كم بشه.

توي راه پات به فرش(دنيا) گير ميكنه. داري زمين ميخوري نگاه به خودت ميكني. آره ، ليوان مهمتره پاي منو ولش! ليوانو دو دستي مي چسبي كه نريزه.

روي پات حالا جاي يه زخم گنده داره، كه هم سوزش داغي ليوان تو دستت هم زخم پات امونتو بريده.

ديگه داري كم كم به خودت ميفهموني كه خدا چرا ازم خواست وقتي ميدونست اين اتفاقات برام مي افته مگه اون عادل نيست؟!!!

دوباره ميگي ولش بهش ميگم زخم پام روهم خوب كنه كه ديگه هيچ وقت زخم نشه.

حالا كه از هم دنيا هم ثروتاش و همه وجودت رها شدي داري كم كم به خدا نزديك ميشي.

در ميزني ….تق تق….. بياتو بنده من!!!

ميري داخل به خدا ميگي: بفرمائيد اين ليوان پر شير داغ بدون ذره اي كه ازون كم شده باشه؟!؟!



خدا ميگه :

ميدونم بنده من.
درتمام راه من همراهت بودم و ازتمام حرفات و آرزوهات و اتفاقاتي كه برات افتاد خبر دارم.
اون اتفاقاتو من برات گذاشتم تا بسنجمت.


تو اخم ميكني ميگي: خدا دستت درد نكنه جواب من ين بود چرا كمكم نكردي؟


خدا ميگه :

وقتي دستت سوخت غصتو خوردم.
وقتي پات زخم شد درد كشيدنتو فهميدم.
اين من بودم كه كمكت كردم.
وقتي دستت سوخت صبوري كني سوزش اونو برات كم كردم.
وقتي پات زخم شد كمكت كردم بتوني روپات بايستي.
بنده من اگه راهو راحت مي اومدي ديگه قدر نعمتي كه ميخوام بهت بدمو نميدونستي پس بهتر بود ابنا برات اتفاق بيفته .



خدا بهت لبخند ميزنه ميگه : حالا بگو چي از من مي خواي ؟

توو خودت فرو ميري ميگي : آخه چي بخوام وقتي اون از همه آرزوهام خبر داره ميخواست ميتونست بهم بده بدون اينكه ازش بخوام .

بعد از چند لحظه خدا روبهت ميكنه ميگه : پس چي شد بگو ؟!



ميگي : خدا من وجود شما برام كافيه ، شما رو دارم ديگه هيچي برام مهم نيست! نه دست سوخته ، نه زخم پا ، نه هيچ ثروتي كه ازتون ميخواستم درخواست كنم .


فقط ميگم: خدا، بازم هوامو داري يا نه ؟

تنهام نذار كه روزي اين چيزاي كم ارزش برام هدف بشه .

پايان



حالا آيا ما هستيم كه خدا مارو تنها گذاشته يا ما خدا رو فراموش كریم؟؟؟؟؟؟؟

 نظر دهید »

نام پاک فاطمه

25 اردیبهشت 1391 توسط سلیمی

 

در کنار نام پاک فاطمه جانماز عشق را وامی کنم

دست حاجت را به عشق فاطمه رو به سوی نوربالا می کنم

باقسم بر آبروی حضرتش آرزویت را تمنا می کنم

 

 

فاطمه جان دعایم کن …

دوست دارت به یاد موعود.

 

 4 نظر

میلاد پناه عالمیان مبارک

23 اردیبهشت 1391 توسط سلیمی

 Allah Images

 

 

 

خجسته فاطمه زهرا (س) سرور بانوان جهان، عطای خداوند سبحان، کوثرقرآن، همتای امیر مومنان و 


الگوی بی بدیل تمام جهانیان بر همه زنان عالم مبارک باد . . .

 

پناه عالمی درگاه زهراست بشر حیران زقدر و جاه زهراست

 

                                    صراط او صراط مستقیم است که راه رستگاری راه زهراست

 

در نگاه پر فروغت در اعماق سکوت تنها محبت را میبینم مهر تو در زره زره ی وجودم رخنه کرده و حال

 به زیبا ترین و مقدس ترین واژه یعنی مادر قسم می خورم که دوستت دارم
 

 

 


                                           مادر عزیزم روزت مبارک . . .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
 1 نظر

سّر نام های حضرت فاطمه (س) در چیست؟

23 اردیبهشت 1391 توسط سلیمی
 
خداوند فاطمه را از نور عظمت خود آفرید. وقتی فاطمه درخشید، زمین و آسمان را نورانی کرد و ملائکه
 از روی تعجب گفتند: خداوندا این چه نوری است؟
 
نام های مبارک حضرت زهرا(س)

امام صادق(ع) می فرمایند: حضرت فاطمه‏ى زهراء(س) در پیشگاه خداوند نه اسم مخصوص دارد:
فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، محدثه و زهراء.

به تصریح امام صادق(ع) ، حضرت فاطمه(س) نه اسم مخصوص، در پیشگاه خداوند متعال دارد، لذا یکى
از کنیه‏هاى آن حضرت «اُمّ‏الأسماء» است. یعنى بانویى که اسامى فراوان دارد. و این مطلب، دلالت بر
عظمت روحى صدیقه کبرى(س) مى‏کند، زیرا ایشان زن نمونه بودند. زن نمونه یعنى انسانى کامل که
براى بشریت الگو و سرمشق مى‏باشد، لذا همه‏ى صفات عالى انسانى در ایشان جمع بود و حضرت
زهرا(س) در برابر هر صفت نیک، داراى لقبى خاص بودند.



چرا فاطمه ؟

حضرت فاطمه‏ى زهرا(س) یک نام رسمى داشت که همان فاطمه مى‏باشد. این نام را پیامبر اکرم(ص)
هنگام تولد به امر خداوند براى دخترش برگزید.

رسول خدا(ص) فرمود: او و شیعیانش از آتش جهنم قطع شده‌اند و فاطمه به معنای قطع ‌شده و بریده
 
است به همین سبب به این نام برگزیده شده اند. همچنین امام صادق (ع) فرمودند: زیرا او از هر شر و
بدی بریده شده است و نیز چون مردم از رسیدن به معرفت کامل او قطع شده اند به این نام نامگذاری
شده اند.

چرا صدیقه ؟

زیرا او هرگز در زندگی جز راست نگفت و هر آنچه پدر بزرگوارش فرمود، تصدیق کرد.

رسول خدا(ص) به امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: یا علی، من به فاطمه سفارش‌هایی کرده ام که به تو
بگوید. او هر چه گفت بپذیر، زیرا او راستگوست، بسیار راستگو.



چرا مبارکه ؟

برکت به معنای خیر فراوان است و از فاطمه نسل فراوانی به عالم اسلام هدیه شده است. لذا در
بعضی از تفاسیر آمده است که در آیه ی انا اعطیناک الکوثر منظور، فاطمه (س) است.

چرا طاهره ؟

امام باقر(ع) فرمودند: زیرا او از هر ناپاکی ظاهری و هر گونه ناپاکی دامن، مبری است.

و نیز طبق روایات متعدد، آیه تطهیر انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا
درباره حضرت فاطمه(س) نازل شده است. پس ایشان طاهره است زیرا هر گونه رجس و پلیدی و
ناپاکی از وجود مقدسش دور است.

چرا زکیه ؟

زکاة هم به معنای رشد و نمو و هم به معنای طهارت است، بنابراین زکیه هم یعنی از فاطمه نسل
پرباری پا به عرصه وجود گذاشت و هم اینکه او وجودی است پاک و طاهر.

چرا راضیه ؟

زندگی کوتاه حضرت فاطمه با غم و اندوه و نیز با تلاش و سختی همراه بود. او زندگی بسیار مشکلی
 را پشت سر گذاشت ولی هرگز لب به شکایت باز نکرد، بلکه همواره خدای بزرگ را شکر می‌کرد و
راضی بودند.

روایت شده روزی رسول خداحضرت فاطمه را دید که لباس خشنی بر تن داشت و با دست‌های
مبارکش آسیاب می‌کرد در حالیکه طفل کوچک خود را هم شیر می‌داد. رسول خدا گریان شد و فرمود:
ای دخترکم، تلخی این دنیا را بچش، برای رسیدن به شیرینی آخرت.

حضرت فاطمه(س) نه تنها لب به شکایت باز نکرد، بلکه عرض کرد: ای رسول خدا، من خدا را برای
 نعمتهایش سپاسگزارم.

و نیز روزی حضرت علی(ع) از رسول خدا خواست اگر ممکن باشد برای فاطمه مستخدمی بگیرد، اما
رسول خدا(ص) تسبیح فاطمه(س) را به آنها تعلیم فرمود. حضرت زهرا پس از شنیدن این دستور به
پیغمبر اکرم سه بار فرمود: من از خدا و رسولش راضیم.

چرا مرضیه ؟

تمام کارهای حضرت فاطمه مورد رضایت خدا و رسول او بود. رسول خدا هیچ گاه بر فاطمه غضب نکرد،
به او خرده نگرفت و برعکس، گاهی می‌فرمود: پدرش به قربانش.

این چنین است که رسول خدا رضای فاطمه را رضای خدا می‌دانست و می‌فرمود: خدا از غضب فاطمه
غضب می کند و از رضایت او راضی می‌شود.

چرا محدثه ؟

امام صادق (ع) در این مورد فرمود: زیرا ملائکه از آسمان فرود می‌آمدند و با او سخن می‌گفتند.

در فرهنگ اسلامى محدثان راستین همواره از حرمت و منزلت ویژه اى برخوردار بوده اند، محدثان و
راویان در حفظ و حراست از گنجینه هاى معارف و ارزشهاى دینى و ذخایر گرانمایه مکتب تشیع و رشد
و تعالى فرهنگ غنى اسلامى نقش اول را داشته اند و حامل ودایع و امانتهاى گرانقدر الهى و رازدار
اسرار آل رسول خدا(ص) بوده اند.

چرا زهرا ؟

امام صادق(ع) فرمودند: زیرا نور آن بانوی مکرمه در یک روز سه بار برای امیرالمؤمنین(ع) می‌درخشید، و
چون در محراب عبادت می‌ایستاد نور درخشنده او برای اهل آسمان نمایان می شد همانگونه که نور
ستارگان برای اهل زمین می‌درخشد.

برخی نامهای دیگر حضرت فاطمه (س) عبارتند از:

حصان به معنای محفوظ، حره به معنای آزاده، سیده یعنی بانوی محترم، عذراء یعنی پرده نشین،
بوده و نام آن بانو در آسمان، منصوره یعنی یاری‌شده یاد شده است.

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • ...
  • 3
  • ...
  • 4
  • 5
  • 6
  • ...
  • 7
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 22
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

به یاد موعود

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کدساعت

کد فال انبیاء


فال انبیاء

کد حدیث تصادفی

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس