تصمیم آخر 1390 واول 1391
سلام حال تون خوبه ؟ حال و هوای عید دارید یانه ؟
منم خوبم خداراشکر
ولی نمی دو نم چرا دم دمای عید که می شه حس و حال عجیبی دارم! و حس دلتنگی! و احساس پوچی !
همش با خودم فکر می کنم یه سال بزرگ تر شدم اما چقدر رشد معنوی و معرفتی پیدا کردم ؟
طی یه سال گذشته چقدر دل امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف را شاد کردم؟
چقدر قلب مادر پهلو شکستشا راضی و خوشنود کردم ؟
تو همین فکرا بودم که یادم افتاد راستی ایام فاطمیه هم نزدیکه؟وباز احساس شرمندگیم بیشتر شد
تو همین حال و هوا سیر می کردم که سر کار خانم قاسمی ، معاونت فرهنگی مدرسه اومدکنارم و مثل این که
عنوان کوثر آفرینش به
ذهنما خونده باشه گفت : خانم سلیمی می دونی که یه مسابقه وبلاگ نویسی با
مناسبت شهادت جانسوز خانم زهرا سلام الله علیها بر گزار کردیم من اسم شمارا ثبت نام کردم
وشم باید حتما وبلاگتون را به روز رسانی کنید .
من که متحیر شده بودم !گفتم استاد من نمی تونم آخه نوشتن در مورد زهرای مرضیه خیلی سخته !
استاد گفت: نه باید بنویسی . تو می تونی.
ومن با توکل به خداوبا استعانت از خود حضرت زهرا سلام الله علیها تصمیم گرفتم که نوشتن در مورد بانوی خوبیها ام
ابیهاسلام الله علیها جز آخرین کار های سال 1390 و اولین کارهای سال1391 از جانب بنده ی حقیر باشد
به مدد مولاعلی علیه السلام انشاالله .