به یاد موعود

  • خانه 
  • ورود 
  • تماس  

فاطمیه

04 اردیبهشت 1391 توسط سلیمی

فاطمیه در واژه ها نمی گنجد فاطمیه یک مکتب است

ماجرای کوچه در اوج قله ی شرافت،میعاد گاه شهید صبر با شاهد مطلق است در اینجاست

 

      که احیاگر حمایت از ولایت و دین به پا خواست تا خون شکست شمشیر را رقم زند.

 

اشکی بود مرا که به دنیا نمي دهم

این است گوهری که به دریا نمی دهم

عمری بود که گوشه نشین محبتم

این گوشه را به وسعت صحرا نمی دهم

در سینه ام جمال علی (ع) نقش بسته است

این سینه را به سینه سینا نمی دهم

تا زنده ام ز درگه او پا نمی کشم

دامان او ز دست تمنا نمی کشم

سرمایه محبت زهراست دین من

من دین خویش را به دو دنیا نمی دهم

گر مهر وماه را به دو دستم نهد قضا

یک ذره از محبت زهرا (س )نمی دهم

امروز بزم ماتم زهرا( س) بهشت ماست

این نقد را به نسیه فردا نمی دهم

 

 

 

 

 

 

 

 


 نظر دهید »

قربان مظلو میتت مولا

04 اردیبهشت 1391 توسط سلیمی

 

 

http://zibasaz.persiangig.com/pic/bism/1.gif

 

علی جان ؛قربان غربتت شوم آن لحظه ای که لحظات آخر عمر بانو زهرا بود و می دیدی که چراغ خانه

ات هر لحظه سو سو می زند .

قربانت شوم آن لحظه ای که بی بی شما را صدا کرد:علی جان؛ حلالم کن من در طول عمرم نگذاشتم حتی خواری به

دستانت فرو رود امّاشرمنده ام که نتوانستم مانع بسته شدن دستانت شوم .

علی جان ؛من دیگر بار سفر بسته ا م این ساعات ساعات آخری است که تو فیق زیارتت رادارم ؛ببخش اگر خوب

چشمانم یاری نمی کند تا جمال زیبایت راببینم .

بگذار تا وصیت هایم را با تو بیان کنم :

علی جان ؛بعداز من هوای حسنم راداشته باش؛میدانی چرا؟آخر او تنها کسی بود که میان کو چه ها شاهد سیلی

خوردن من بود .

علی جان؛ حسینم هر شب تشنه می شود برای اینکه فراموشت نشود همان سر شب بالای سرش کاسه ای آب

بگذار  مبادا میوه ی دلم تشنه باشد .

علی جان ؛یک سری امانت را به دست زینب سپرده ام شاید طاقت نیاورد که آنها را ببیند  هوایش را داشته باش .

علی جان؛ به مردم بگو چه خوب شد ،راحت شدید،دیگر صدای گریه های زهرا شمارا نمی آزارد.

علی جان؛ یادم نمی رود که این مردم با تو چه کردند ؛ یادم نمی رود که حتی جواب سلامت را هم نمی دادند .

علی جان؛ شکایت این مرمان را به بابایم خواهم کرد .

علی جان؛ چیزی که از تو می خواهم این است :

شبانه غسلم بده ؛شبانه دفنم کن ؛ تا نامردهای روز گار کنار تربتم نیایند و شاهد غربتت نباشند.

 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعكس، كد موسیقی، روزگذر دات كام http://www.roozgozar.com

 

 نظر دهید »

امام هدایت ومهربانی

04 اردیبهشت 1391 توسط سلیمی

 

امام هادی علیه السلام امام مهربانی و هدایت

فروردين 30ام, 1391

حضرت امام علي بن محمد الهادي عليه السلام در نيمه ذيحجه سال 212 هجري در “صريا “، منطقه اي واقع در 6 کيلومتري مدينه متولد شد. نام مبارک ايشان “علي"، کنيه اش “ابوالحسن” و القاب آن بزرگوار : نجيب، مرتضي، هادي، نقي، عالم، فقيه، امين، مؤتمن، طيب  و عسکري مي باشد که مشهورتر از همه “هادي” و “نقي” است.

پدر گرامي آن حضرت، امام جواد عليه السلام و مادر ايشان بانوي گرانقدر و با فضيلتي به نام “سمانه مغربيه” است. محمد بن فرج مي گويد:

“ابوجعفر ، محمد بن علي عليه السلام مرا خواست و فرمود: کارواني از را ه مي رسد که برده فروشي در ميان آن است و کنيزاني همراه خود دارد.  سپس هفتاد دينار به من داد و امر کرد با آن کنيزي را با مشخصاتي که داد، بخرم. من ماموريت را انجام دادم. اين کنيز همان مادر امام هادي عليه السلام است.

قدر و منزلت اين بانوي گرامي بدان پايه بود که امام هادي عليه السلام درباره اش فرمود : «مادرم عارف به حق من و اهل بهشت است. شيطان سرکش به او نزديک نمي شود، خداوند حافظ و نگهبان اوست و او در زمره مادران صديق و صالحان قرار دارد.» (1)

عبادت امام


امام هادي عليه السلام شب هنگام به پروردگارش روي مي آورد و شب را با حالت خضوع به رکوع و سجده سپري مي کرد و بين پيشاني نوراني اش و زمين، جز سنگ ريزه و خاک حايلي وجود نداشت. پارسايي و انس با پروردگار، آن چنان نمودي در زندگي امام داشت که در مقام بيان برجستگي و صفات والاي آن گرامي به ذکر اين ويژگي پرداخته اند.

ابن کثير مي نويسد: او عابدي  وارسته و زاهد بود. ايشان کمر همت به عبادت بسته، فقيه و پيشوا بود.

ابن عباد حنبلي نيز مي گويد: کان فقيها، اماماً ، متعبدا. (2)

اخلاق حسنه امام


پيشوايان معصوم عليهم السلام انسانهاي کامل و برگزيده اي هستند که به عنوان الگوهاي رفتاري هدايت جامعه را به سوي خداوند عهده دار شده اند.
گفتار و منش امامان عليهم السلام، ترسيم “حيات طيبه” انساني و وجودشان تبلور تمامي ارزشهاي الهي است.

نمونه تعبيرامام هادي عليه السلام  در زيارت جامعه کبيره *
معدن رحمت، گنجينه داران دانش، نهايت بردباري و حلم، بنيانهاي کرامت، خلاصه و برگزيده پيامبران، پيشوايان هدايت، چراغهاي تاريکي، پرچمهاي پرهيزکاري، نمونه هاي برتر و حجت هاي خدا بر جهانيان هستند.

امام هادي عليه السلام همچون نياکان خود در برابر ناملايمات بردبار بود و تا جايي که مصلحت اسلام ايجاب مي کرد با دشمنان حق و ناسزا گويان و اهانت کنندگان به ساحت مقدس آن حضرت، با بردباري برخورد مي کرد. “بريحه” عباسي - که از سوي دستگاه خلافت به سمت امام جماعت مکه و مدينه منصوب شده بود- از امام هادي عليه السلام نزد متوکل شکايت کرد و براي او نوشت: اگر خواهان حفظ مکه و مدينه هستي ، “علي بن محمد” را از اين دو شهر بيرون کن زيرا او مردم را به سوي خود خوانده و گروه زيادي از او پيروي کرده اند.

متوکل امام را از کنار حرم رسول خدا صلي الله عليه و آله تبعيد نمود. هنگامي که امام از مدينه به سمت سامرا در حرکت بود، بريحه نيز  همراه ايشان بود. در بين راه بريحه به امام گفت: تو خود مي داني که عامل تبعيد تو من بودم. سوگند مي خورم که چنانچه شکايت مرا نزد خليفه ببري، تمام درختانت را در مدينه آتش مي زنم، خدمتکارانت را مي کُشم و چشمه هاي مزارعت  را کور  مي کنم. بدان که اين کارها را خواهم کرد. امام عليه السلام در جواب فرمود:

«نزديک ترين راه براي شکايت از تو اين بود که ديشب شکايت تو را نزد خدا بردم و من اين شکايت را که بر خدا عرضه کردم نزد غير او، از بندگانش نخواهم برد» بريحه چون اين سخن را از امام شنيد، به دامن آن حضرت افتاد،  تضرع کرد و از ايشان تقاضاي بخشش نمود. امام فرمود: تو را بخشيدم. (3)

امام عليه السلام در بيان ديگران


امام هادي عليه السلام پيوسته تحت نظر حکومتهاي جور بود و سعي مي شد که آن حضرت با پايگاههاي مردمي و افراد جامعه تماس نداشته باشد.  با اين حال آن مقدار از فضايل اخلاقي از ايشان بروز نموده که دانشمندان و حتي دشمنان اهل بيت عليهم السلام را به تحسين آن وجود الهي واداشته است. ابوعبدالله جنيدي از دانشمندان مسلمان مي گويد: سوگند به خدا، او بهترين مردم روي زمين و برترين آفريده هاي الهي است. متوکل در نامه اي که براي امام عليه السلام مي نويسد خاطر نشان مي کند: ميرالمومنين عارف به مقام شماست و حق خويشاوندي را نسبت به شما رعايت مي کند و طبق آنچه مصلحت شما و خانواده تان مي باشد عمل مي کند. (4)

شاگردان امام


بنا براظهار شيخ طوسي، تعداد شاگردان امام هادي عليه السلام بالغ بر 185 نفر بوده است که در ميان آنان چهره هاي برجسته علمي و فقهي فراواني که داراي تاليفات گوناگوني بودند نيز ديده مي شود. در اينجا از برخي شاگردان آن حضرت به طور اختصار ياد مي شود:

1- ايوب بن نوح: مردي امين و مورد وثوق بود و درعبادت و تقوا رتبه والايي داشت، چندان که او را در زمره بندگان صالح خدا شمرده اند. او  وکيل امام هادي و امام عسکري عليهما السلام بود. ايوب به هنگام وفات تنها يکصد و پنجاه دينار از خود به جاي گذاشت، در حالي که مردم گمان مي کردند او پول زيادي دارد.

2- حسن بن راشد: وي از اصحاب امام جواد و امام هادي عليهما السلام شمرده مي شود و نزد آن دو بزرگوار از منزلت و مقام والايي برخوردار بوده است.

3- حسن بن علي ناصر : شيخ طوسي او را از اصحاب امام هادي عليه السلام شمرده است . وي پدر جد سيد مرتضي از سوي مادر است . سيد مرتضي در وصف او مي گويد : مقام و برتري او در دانش و پارسايي ، و فقه روشنتر از خورشيد درخشان است . او بود که اسلام را در “ديلم” نشر داد، بگونه اي که مردم آن سامان به وسيله او از گمراهي به هدايت راه يافته و با دعاي او به حق بازگشتند . صفات پسنديده و اخلاق نيکوي او بيش از آن است که شمرده نشود و روشنتر از آن است که پنهان بماند .

4- عبد العظيم حسني:  وي که نسب شريفش با چهار واسطه به امام حسن مجتبي عليه السلام مي رسد، از ياران امام هادي و امام عسکري عليهما السلام است. عبدالعظيم ، مردي پارسا ، وارسته ، دانشمند ، فقيه و مورد اعتماد و وثوق امام دهم بود . ابو حماد رازي مي گويد : در سامراء بر امام هادي عليه السلام وارد شدم و درباره مسائلي از حلال و حرام از آن حضرت پرسيدم  ، ايشان فرمود : اي حماد ! هر گاه در ناحيه اي که زندگي مي کني ، مشکلي در امر دين ، برايت پيش آمد از عبد العظيم حسني بپرس و سلام مرا به او برسان .

5- عثمان بن سعيد : وي در سن جواني و در حالي که يازده سال از عمرش مي گذشت ، افتخار شاگردي امام را پيدا نمود. امام هادي عليه السلام در مورد او به احمد بن اسحاق قمي فرمود : عثمان بن سعيد ، ثقه و امين من است ، هر چه به شما بگويد از سوي من گفته و هر چه به شما القا کند از ناحيه من القا کرده است. (5)

امام هادي و شيعيان ايشان در ايران


اکثر شيعيان در قرن نخست از شهر کوفه بودند. از دوران امام باقر و امام صادق عليهما السلام به اين طرف ، لقب"قمي” در آخر اسماء تعدادي از اصحاب ائمه به چشم مي خورد. اينها اشعري هاي عرب تباري بودند که در قم مي زيستند. در زمان امام هادي عليه السلام، قم مهمترين مرکز تجمع شيعيان ايران بود و روابط محکمي ميان شيعيان اين شهر و ائمه طاهرين وجود داشت. در کنار قم، دو شهر آبه (يا آوه) و کاشان نيز تحت تأثير تعلميات شيعي قرار داشته و مردم اين شهرها از بينش شيعي مردم قم پيروي مي کردند.

مردم قم و آوه ، همچنين براي زيارت مرقد مطهر امام رضا عليه السلام به مشهد مسافرت مي کردند که امام هادي نيز آنها را در قبال اين عمل “مغفور لهم” وصف کرده اند. (6)

پي نوشتها :

1- دلايل الامامة، ص 216.

2- تاريخ اجمالي پيشوايان عليهم السلام.

3- اثبات الوصية، مسعودي، صص 196-197



4 الارشاد، شيخ مفيد، ص 333

5- الغيبة، شيخ طوسي، ص 215

6- عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 260

 

 

 

والپیپرهای نایاب و زیبا از امام هادی (ع)

 

 

 1 نظر

مادر

30 فروردین 1391 توسط سلیمی

مادر دو بخش است:

 


بخش اول “ما“
بخش دوم “در“


ما هر چه میکشیم از بخش دوم است!

او هر چه میکشد از بخش اول است…

 

 

 

 1 نظر

علت لبخند زهرا سلام الله علیها

29 فروردین 1391 توسط سلیمی

فاطمه جان چه لبخند زیبا و بی رمقی زدی ؟؟!!خدارا شکر چه شده است که می خندی ؟

آخر چشمانم به تابوت افتاده تابوتی که مر ااز دیدنا محرمان می پو شاند ؛خیالم آسوده شده و

 لبخندم نا خود آکاه بر لبانم جاری است .

خانم جان :تو ان قدر پو شیده هستی که اگر نامحرمان هم نو را ببینند مشکلی پیش نمی

آید.

آری اما من دوست ندارم حتی حجم بدن مرا نیز نامحرمان ببینند.فاطمه سلام الله علیها این

گونه بود ماچطوریم

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 9
  • 10
  • 11
  • ...
  • 12
  • ...
  • 13
  • 14
  • 15
  • ...
  • 16
  • ...
  • 17
  • 18
  • 19
  • ...
  • 22
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

به یاد موعود

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کدساعت

کد فال انبیاء


فال انبیاء

کد حدیث تصادفی

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس